صبح در کوچه‌ی ما منتظر خنده‌ی توست

سلام

می نویسم آنچه را که مقدر باشد

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۱۱ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۱۴ پدر

پربیننده ترین مطالب

  • ۰۸ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۱۷ سلام

محبوب ترین مطالب

  • ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۴۶ حج 99
  • ۰۸ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۱۷ سلام

این عکس را برای پروفایلم تو گروه همکلاسی ها قرار دادم ،البته تا آرنج دست چپ تصویر :

 

فیروزه ای من

 

بالاخره من هم به تکنولوزی پیوستم و چاره نداشتم چون از اخبار گروه کاری و درسی ام جا مانده بودم ....

 


خانوم همکلاسی اومده میگه : 

 

 

معلم ستارگان کهکشان راه شیری, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۰۶]

میشه سوالی کنم؟

 

 

 

معلم ستارگان کهکشان راه شیری, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۰۷]

چرا این عکس را انتخاب کردین ؟

 

 

, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۰۸]

چون خیلی دوستش داشتم هم از نظر هنری و هم مفهومی

.

.

.

 

m, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۰۹]

باشه بهش میگم چادر سرش کنه ؟

 

m, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۰۹]

مگه بده /

 

setareh, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۱۰]

نه م... جوت عکسا عالیه

 

m, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۱۱]

من عاشق ترکیب رنگ فیروزه ای و قهوه ایم

 

معلم ستارگان کهکشان راه شیری, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۱۲]

[ 🌹 (sticker) ]

 

معلم ستارگان کهکشان راه شیری, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۱۲]

خب نظرم مگر مهمه ؟

 

m, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۱۴]

تعریف عکس پروفایل یک امر شخصی شما می تونی نظر بدی ، هر کسی از ظن خود شد یار من

 

معلم ستارگان کهکشان راه شیری, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۱۶]

فکر کن شاید  استاد و یاد اقایی دیگر  فکر کنه عکس خودتونه و ازتون سوال کنه

 

معلم ستارگان کهکشان راه شیری, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۱۶]

و یا فکر کنه حجاب براتون مهم نیست

 

معلم ستارگان کهکشان راه شیری, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۱۷]

بگذریم

 

m, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۱۷]

من فقط می تونم بخندم  همین جوابی براتون ندارم  این یک نقاشیه و استادای عزیز من من رو خیلی خوب میشناسن چون پروفایلم عکس داره

 

معلم ستارگان کهکشان راه شیری, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۱۷]

یاعلی

 

m, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۱۸]

منظورم پروفایلم در سایت دانشگاهه

.

.

.

.نوشته بود عکس بی حجاب به من حس خوشایندی نمیده و اینا ....

 

m, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۲۰]

لطفا بحث نکنید نظر شما فقط برای خودتون مهمه و بس به من حس خوشایندی میده تا اونجا که قراره تمام قدش رو بزرگ کنم و یک تابلو تو بهترین دیوار خونمون بشه

 

setareh, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۲۲]

بیخیال بابا چرا ادامه میدین

 

setareh, [۰۸.۱۱.۱۵ ۱۰:۲۳]

عکس پروفایل شخصیه بعدشم استادی که نتونه تشخیص بده عکس نقاشی با عکس واقعی که استاد نیست

 

بحث را ادامه داد ولی جوابش رو ندادم و عذرخواهی کرد جوابش رو ندادم کاش وقتی سلام هم می کرد جوابش رو نمی دادم 

بدی این شبکه ها همینه آدم با هر کس و ناکسی هم صحبت میشه و باشه بگذریم 

من یک خانم نه چندان جوان و متاهل و چادری هستم و گاهی توی دانشگاه وقتی که جلوی دست و پامو میگره درش میارم 

حالا که فکر می کنم بعضی نوشته ها و گفته ها فقط می تونه حاصل یک ذهن مریض باشه و بس 

م . الف گندم
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۱:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

 

دیدم بحث از بادمجون شد من این کشک و بادمجون خیلی دوست دارم .

م . الف گندم
۱۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

 

- بادمجان ها را برای کوکو پوست می گرفتم و نمی دانم چه شد که به یاد یکی از همکاران افتادم و نمی دانم دلیلش چه بود و رفتم به گذشته روزی که هشت ماهه حامله بود و دیدمش روزی که به همراه همسر و دوبچه اش در بازار بود و روزی که خواهر شوهر فعلی‌اش (یکی دیگر از همکاران )از من برای داداش مهندسش خواستگاری کرد و بعد از دوبار رفت و آمد تصمیم گرفتم با آقای مهندس حتی حرف هم نزنم چون از لهجه اش خوشم نیامد و برای رو کم کنی هم که شده هفته بعد با همین خانوم همکاری که اول بحث یادش افتادم ازدواج کرد و امیدوارم که خوشبخت باشن و هستن حتما ...

من هم خوشبختم ... ولی به آرمان های آن دوران برگشتم و فقط خندیدم به خودم و گاهی احسنت هم گفتم  ...

- بعد که دو تخم مرغ را در دو دست گرفتم و به هم زدمشان فقط یکی از آنها شکست حالا فکر می کنم چرا همیشه یکی از آنها می شکند و البته می دانم در این خصوص جمله های فلسفی قبلا گفته شده من فقط به جنبه فیزیکی ماجرا اینبار نظر داشتم . ..

- همه را که با ادویه و نمک قاطی کردم گفتم شاید بهتر باشد کمی مایع بماند تا مواد داخل ان با هم بیشتر کنار بیایند و شاید مزه اش بهتر شود ....

....

بقیه افکار هم بماند به حساب گیج بودن ساعت پنج و نیم صبح ...

مدرسه ها وا شده 

 

م . الف گندم
۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۳:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

م . الف گندم
۰۶ مهر ۹۴ ، ۰۸:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چقدر می تواند بد باشد که دومین نوشته وبت پیامی باشد پر از اندوه :


تسلیت می گویم به همه خانواده‌هایی که پارچه نوشت خوش‌آمد‌گویی‌شان سیاه‌رنگ شد.

م . الف گندم
۰۴ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

می نویسم که گاهی یاد خودم بیندازم که گاهی هستم برای خودم ...

مهر آغاز شده و امروز به کلاس درس رفته و از هر کتاب یک فصل تدریس شد و هنوز دلهره آغاز فصل با من است .

خدایا مهر را مهربان کن با ما 


م . الف گندم
۰۴ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر