فقط یکی هست که برات میمیره
این روز ها شیرین نیست ولی با وجود نون خامه ای که تو خونه داریم شیرین میشه ...
- میره توالت و وقتی عجله داره میگه نخری نخری و می دود خوب نخری ریشه از ریخت داره و نخری همون نریزی برای ما محسوب میشه.
- وسط مرداد و تو هوای داغ و آفتابی یکهو باران شدیدی گرفت و آسمان رفت زیر آسمان ایستاد و باران ریخت بر سرش و حسابی خیس شد و کلی کیف کرد
حالا دیروز سبد روی سرش گرفته و شلنگ را بالای سبد می گیرد وقتی با صدای مادرم مواجه شد که وااااای خیس میشی هوا سرده شلنگ اب رو بذار فریاد می زد نــــــــــــــــــــه بارون بارون . برامون جالب بود که ریختن قطرات آب از زیر سبد را به باران تشبیه کرده.
- برای خواهرش تولد گرفتیم و چنان خودش رو در نقش صاحب تولد غرق کرده بود که نگو و حالادایم میگه تیک بیز من اوف ( کیک بذار روی میز من پوف کنم)
- قیافه اش وقتی عصبانی هست خوردنیه دست به کمر میگیره با موهای فرفری و شلوغ پلوغ اخمهاشو تو هم گره می زنه و شروع به وراجی می کنه ما موضوع رو می فهمیم ولی نمی تونم انشای لغات رو اینجا بنویسم از توش چند تا ای بابا قابل فهم هست .
- دلش برای پارک پر می زنه با دین عکس سرسره تو تلوزیون کلی ذوق می کنه .
- کسی از چین خبر نداره واقعا دارن طبیعی زندگی می کنن ؟