کلاس مجازی

اندر مصائب این روزها همین بس که به درد مچ و گردن مبتلا شده ایم و تمام .

بچه های دو دهه بعد از 50 که همین طوری بی دایره  می دنگیدند بدون حضور دبیر کارشان از استیکر های مضحک گذشته در جواب من که درست جواب ندادی و آفرین خانم فلانی که از روی جزوه درست خواندی ایشان کتبی نیز مرقوم می فرمایند :

خانم معلم مامان ما خیلی سختگیره وقتی کلاس داریم جزوه ها مون رو جمع می کنه نمی دونستی بدون ......

من اینطوری بودم شاید هم  و یا 

خواستم بگم دخترم کاش مادرت روی تربیتت هم سختگیر بود که نگفتم و فقط نوشتم لحنت مودبانه نیست و حتی عذرخواهی هم نکرد .

فیلم ضبط می کنم تپق می زنم کودکمان جیغ می کشد یا سیستم هنگ می کند یا موس وسط طراحی از کار می افتد و ... دوباره از اول فیلم می گیرم . تازه همه چیز خوب پیش برود وقتی به فایل نگاه می کنم و می بینم شده 30 مگا بایت می گویم نه حجمش زیاد شد بچه ها حجم نت خود را برای اینستاگرام لازم دارند دوباره تندتر می گویم تا حجمش کمتر شود و بعد تازه داستان فشرده سازی فیلم آغاز می شود و امیدوار باشم تا کیفیت بعد فشرده سازی خوب باشد . 

می رسیم مرحله ی ارسال به شاد .......

نگم دیگه براتون خودتان همه خوب می دانید ...
شاد ما را ناشاد کرده اساسی 

برای ارسال فیلم ها ساعت های اخر شب و یا شش صبح مناسب است .