دلم شعر خواست
جمعه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۴۶ ب.ظ
درخشش تو مثل آبشاری
از بلندیهای محال میریزد
در تخیّل پنجرهای است
که هفت آسمان در او جمع میشود
من به مدد مهربانی تو
و آفرینههای این تخیّل مغموم
در باغهای ناممکن آواز میخوانم
برای سنگهای پرنده
فکر کنم سلمان هراتی ...........شما بگید از کیه ؟
- اینقدر پریشون هستم که نخوام جستجو کنم .
- گیس طلا باز من رخت چرکهامو در معرض دید عموم پهن کردم .
- اینجا که خلوته بذار با خودم باشم .
۹۴/۱۱/۲۳